ایلیا گرم آبیایلیا گرم آبی، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

ایلیا نابغه کوچولوی من

چگونه به کودک خود خواندن بیاموزیم

دیروز بالاخره تونستم کتابی رو که از مدت ها پیش دنبالش بودم رو تهیه کنم البته باید از مامان ستاره جون بابت زحمتی که روی کتاب کشیدن کلی تشکر کنم (کتاب چگونه به کودکان خواندن بیاموزیم ؟ نوشته گلن دومان ) با اینکه کتاب رو تازه تهیه کردم ولی از همین دیروز شروع به کار کردیم وعجیبتر از همه این بود که اصلا" فکر نمیکردم به این روش خوندن اینقدر علاقه داشته باشی که اینقدر با سرعت مطالب رو بگیری و همه کلمه هایی رو که قبلا" حتی بهت نشونم ندادم رو بتونی بگی خیلی خوشحالم . ولی باید باخاله هدی تماس بگیرم و یه سری سوالات راجب کتاب ازشون بپرسم خدایا در این راه کمکمون کن تا بتونیم موفق و پیروز بیرون بیام  باز هم از هدی جان عزیز بابت کتاب خوبش تشکرمیکن...
26 شهريور 1392

ایلیا کتابخوان

عزیز دلم اینروزها در تکاپوی این هستیم که بتونی کتابهای داستانت رو خودت بخونی با توجه به اینکه پکیج سوم تراشه های الماس رو خیلی وقته تموم کردی و خیلی راحت و روان میتونی کلمات و جمله ها رو بخونی دوست دارم این هوش و همه جنبه های هوشت رو تقویت کنم فقط به همراهی تو خیلی احتیاج دارم چون مهمترین عامل موفقیت هردومونه ...
25 شهريور 1392

آرزو

خدایا مرا یاری کن تادر نگهداری امانت زیبایی که به من و همسرم داده ای کوشا باشیم . فرشته زیبایی که زندگی ما را پر از امید کرد و به ما یاد داد که زندگی پر از لحظه های زیبا و دوست داشتنی است و حتی در بدترین شرایط هم میشود شاد بود و به مشکلات خندید                                                                 خدایا شکر می گویم تو را و از تو می خواهم بهترینها                                   &nbs...
25 شهريور 1392

نابغه کوچک من

عزیز دلم منو ببخشش وبلاگتو کمی دیر راه اندازی کردم و نوشتن خاطرات کودکیت رو در روزهای نوزادیت از دست دادم ولی این قسمت رو برای تو می نویسم  تابدونی توی سالهای زندگیت چه اتفاقهایی افتاده روز دوم تولدت : با چشمهای زیبات به من نگاه میکنی یه نگاه پرمعنی که با نوزادهای دیگه خیلی فرق داره  البته اینروزها برای هممون روزهای سختیه چون توی بیمارستانی 1.5 ماهگی:با دوربین ازت فیلم میگیرم و باهات حرف میزنم توهم با صداهایی که در میاری جوابمو میدی وقتی صدات میکنم اسمتو خیلی خوب میشناسی و به طرفم برمیگردی  4 ماهگی :میتونی راحت بشینی و حتی یه بار سعی کردی بلند بشی 6 ماهگی :شروع به چهار دست و پا رفتن میکنی البته سینه خیز ...
22 شهريور 1392