خوشحالی ایلیا برای دیدن خدا
چند روز پیش برای مراسم دفن یکی از بستگان به شمال رفته بودیم وارد قبرستان شدیم که ایلیا به من گفت منم میخوام برم پیش خدا منم بهش گفتم منظورت چیه پسر گلم ؟ گفت : منم مثل همه این آدمایی که رفتن پیش خدا میخوام برم پیشش تا باهاش حرف بزنم . گفتم برای حرف زدن با خدا راههای زیادی وجود داره نیازی نیست دور از جونت حتما" مثل این آدما باشی خدا توی قلب و روحته هر وقت دلت خواست میتونی باهاش صحبت کنی بدون اینکه کاری انجام بدی و بعد ایلیا گفت باشه مامان حالا میتونم برم بازی ؟ ...
نویسنده :
مامان نسیم
8:31
والدین فهمیده ،کودکان تیزهوش
می خوام یه کتاب بهتون معرفی کنم کتابی که به درد خیلی از مادر و پدرها می خوره . گزیده ای از مطلب توی کتاب رو هم می نویسم تا بیشتر با کتاب آشنا بشید لذت کنجکاوی اگر بیش از حد اصرار داشته باشیم و بخواهیم که فرزندمان درپی یافتن چیزهای جدید باشد ویا از خودش وسایلی بسازد، حتما" باعث میشویم تا او از خیلی مسائل دیگر دلزده شود . یک کودک کنجکاو خلاق خوب می داند که چه چیزهایی برای یافتن و کشف کردن در اطرافش وجود دارد. خودش آنها را جور میکند و به آنها سر و سامان میدهد . به همین دلیل است که به طور جدی روی آنها کار میکند اولین تجارب کودک باید بر اساس عقاید و برداشت های خوب نباشد نه فقط بر اساس لمس کردن و دیدن ، بلکه در اثر مواجه ...
نویسنده :
مامان نسیم
8:06
بدون عنوان
حدود یک ماه ونیم پیش با ایلیا پیش مشاور کودک رفته بودیم تا هوش ایلیا رو بسنجه چون همش فکر میکردم ایلیا بیش فعاله و شاید هوشش طبیعی نباشه . ولی با کمال تعجب بعد از مشاهده جواب تست دیدم که خانم مشاور ایلیا رو جزو بچه های تیزهوش معرفی میکنه وگفت که ایلیا 3 سال جلوتر از همسن و سالهای خودشه .ولی من یه سری چیزها رو فراموش کردم به خانم مشاور بگم اینکه ایلیا توانایی خواندن خیلی از کتابها رو داره و میتونه اعداد رو تا حدودی از هم کم و با هم جمع کنه و در واقع از هوش بالایی برخورداره ولی یکی از مشکلاتش اینه که با همسنهای خودش جور نمیشه و فقط با بزرگترها جور میشه حتی وقتی توی یک جمع باشیم و چندتا بچه اونجا باشن ایلیا ترجیح میده که با بزرگترها صحبت کنه ...
نویسنده :
مامان نسیم
19:16
مشکلات من برای فرستادن ایلیا به مهدکودک
این روزها در تلاش واسه اینم که بتونم ایلیا رو به مهد بفرستم ولی هر چی تلاش میکنم انگار بیفایدس چون پسر کوچیکم حاضر به ترک من نیست هر وقت فامیلا ازش می پرسن که مهد کودک میری یا نه ایلیا باقدرت جواب میده نه من مهدکودک نمیرم من بزرگ شدم و دارم میرم کلاس دوم بعد بقیه میگن برای مدرسه رفتن اول باید به کلاس اول بری تا بتونی خوندن یاد بگیری ولی ایلیا میگه من خوندن بلدم پس می تونم به کلاس دوم برم و من همچنان اندر خم یک کوچه مانده ام که با این علاقه ای که ایلیا به مدرسه دارد چطور میتونم اونو راضی به مهد کودک رفتن کنم ...
نویسنده :
مامان نسیم
18:51
بدون عنوان
ایلیا در 4 ماهگی
الهی مامان فدات بشه به چی اینجوری نگاه میکنی؟ میخورمتا ...
نویسنده :
مامان نسیم
21:44