نابغه کوچک من
عزیز دلم منو ببخشش وبلاگتو کمی دیر راه اندازی کردم و نوشتن خاطرات کودکیت رو در روزهای نوزادیت از دست دادم ولی این قسمت رو برای تو می نویسم تابدونی توی سالهای زندگیت چه اتفاقهایی افتاده روز دوم تولدت : با چشمهای زیبات به من نگاه میکنی یه نگاه پرمعنی که با نوزادهای دیگه خیلی فرق داره البته اینروزها برای هممون روزهای سختیه چون توی بیمارستانی 1.5 ماهگی:با دوربین ازت فیلم میگیرم و باهات حرف میزنم توهم با صداهایی که در میاری جوابمو میدی وقتی صدات میکنم اسمتو خیلی خوب میشناسی و به طرفم برمیگردی 4 ماهگی :میتونی راحت بشینی و حتی یه بار سعی کردی بلند بشی 6 ماهگی :شروع به چهار دست و پا رفتن میکنی البته سینه خیز ...
نویسنده :
مامان نسیم
21:52