ایلیا گرم آبیایلیا گرم آبی، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

ایلیا نابغه کوچولوی من

آرزو

خدایا مرا یاری کن تادر نگهداری امانت زیبایی که به من و همسرم داده ای کوشا باشیم . فرشته زیبایی که زندگی ما را پر از امید کرد و به ما یاد داد که زندگی پر از لحظه های زیبا و دوست داشتنی است و حتی در بدترین شرایط هم میشود شاد بود و به مشکلات خندید                                                                 خدایا شکر می گویم تو را و از تو می خواهم بهترینها                                   &nbs...
25 شهريور 1392

نابغه کوچک من

عزیز دلم منو ببخشش وبلاگتو کمی دیر راه اندازی کردم و نوشتن خاطرات کودکیت رو در روزهای نوزادیت از دست دادم ولی این قسمت رو برای تو می نویسم  تابدونی توی سالهای زندگیت چه اتفاقهایی افتاده روز دوم تولدت : با چشمهای زیبات به من نگاه میکنی یه نگاه پرمعنی که با نوزادهای دیگه خیلی فرق داره  البته اینروزها برای هممون روزهای سختیه چون توی بیمارستانی 1.5 ماهگی:با دوربین ازت فیلم میگیرم و باهات حرف میزنم توهم با صداهایی که در میاری جوابمو میدی وقتی صدات میکنم اسمتو خیلی خوب میشناسی و به طرفم برمیگردی  4 ماهگی :میتونی راحت بشینی و حتی یه بار سعی کردی بلند بشی 6 ماهگی :شروع به چهار دست و پا رفتن میکنی البته سینه خیز ...
22 شهريور 1392

دوچرخه سواری

این دوچرخه رو حدودا" 2 ماه پیش واست خریدیم خیلی خوشحال بودی ماهم از خوشحالی تو خوشحالیم امیدواریم لبات همیشه خندون باشه و غبار غم هیچوقت روی صورتت نشینه ...
18 شهريور 1392

ایلیا در آستانه رفتن به مهد کودک

وای خدای من بالاخره بعد از کلی تلاش تونستم یه مهد کودک خوب پیدا کنم. دیروز با ایلیا جونم رفته بودیم محیط مهد رو ازنزدیک ببینیم فکر میکنم از این مهد دیگه خوشت اومده باشه می خواستم ثبت نامت کنم ولی متاسفانه مسئول ثبت نام نبود. پسرم تو دیگه بزرگ شدی و باید یاد بگیری که تو اجتماع باشی. فردا می خوایم بریم که ثبت نامت کنم  امیدوارم دیگه با مشکلی روبرو نشیم ...
18 شهريور 1392